» . |
پیغام مدیر : آسمونــی
21 ساله متولد 15 بهمن اهل جنوب عاشق قدم زدن روی دریا هنگام غروب و راه رفتن زیر باران است . از حسادت دروغ و ریا متنفر است و معتقد است که همیشه باید بخشنده بود و در هر شرایط لبخند نباید فراموش شود همیشه سعی می کند دیگران از او راضی باشند و از رنجاندن دیگران بی زار است و برای همه آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا وآخرت را دارد.
خدایا
گوناگون
بیا تو خودت ببین
بازم میگم بیا تو خودت ببین
حتما بخوان
عاشقانه ها
عشقولانه
فلش های زیبا برای دانلود
خبرهای جالب فقط شاخ در نیار
عکس خوشگل برای تبریک عید
عکس های دخترانه ناااز
عکس های خنده دار
بدون شرح خنده دار
عکسای ناز و خوشگل
بدون نظر نرین
گریه های ناز و بانمک
عکس های ناز دختوانه
انشوده عربیه
چقدر عجیبه...!!!
فرم پیش فروش بلیط سفر آخرت
جک جک جک
نقش زن از مادری تا اشتغال
علمی
ناامید نباش
فکرکن ای کسی که فراموش کرده ای
برای جستجو در همین صفحه وبلاگ واژه کلیدی مورد نظرتان را وارد کنید :
بازدید امروز: 18 نفر
بازدید دیروز: 17 نفر
کل بازدید: 166109 نفر
(ادامه ی نقش زنان؛ از مادری تا اشتغال!)
فاکتور دیگری که در این میان برای مادر لازم است, آشنایی با فن تربیت است, اگر کسی بخواهد وارد عالم آشپزی شود مجبور است دوره ی آشپزی را بگذراند, تا صلاحیت ورود به آن مجال را پیدا کند, ولی متأسفانه در کشور ما و بسیار ی جوامع اسلامی چه بسا دختران و پسرانی زندگی مشترک را آغاز می کنند بدون اینکه کمترین آشنایی با فن زندگی زناشویی و شیوه تربیت فرزندان داشته باشند, در حالی که آشنایی با فوت وفن زناشویی و تربیت فرزندان به مراتب از فوت وفن آشپزی مهمتر است چون یک آشپز اگر به آشپزی وارد نباشد تنها غذا را خراب می کند اما والدین و بویژه مادر اگر به فن تربیت آشنا نباشند, یک خانواده و در نهایت یک نسل را به تباهی خواهند کشید.
یکی از پی آمدهای این وضع نابسامان درصد بالای آمار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، رویگردانی از ازدواج، و سست شدن بنیان خانواده هاست.
شاید کسی بگوید: زنی سالیان سال درس می خواند تا به مدارج بالای علمی میرسد، حال پس از این همه تلاش و زحمت در خانه بنشیند و خانه داری کند؟ پس این همه زحمت را برای چه متحمل شده است؟
برا ی این سؤال چند جواب عرض می کنم:اولاً:همانطور که قبلاً هم عرض کردم منظور این نیست که هر زنی باید خانه داری کند، و بچه تربیت نماید، زنانی هم هستند که می توانند بین ایندو را جمع کنند. جان کلام این است که بدلایلی که قبلا عرض کردم، خانه داری و فرزند داری برای زن اولویت نخست دارد،و ما نباید ترتیب اولویتها را بهم بزنیم، چرا که عدم رعایت ترتیب اولیتها، منجر به ایجاد خلل در نظام اجتماعی ما می گردد.اگر قرار باشد اشتغال زنان باعث فروپاشی خانواده و ضایع شدن فرزندان گردد، قطعاً هیچ آدم عاقلی اولویت را به کار کردن نمی دهد، مگر نه این است که انسان برای خانواده و فرزندانش، زحمت می کشد و امرار معاش می کند؟ اگر قرار باشد اصل خانواده و فرزندان، فدای فرع کار کردن شود، دیگر فرع چه ارزشی دارد؟ آیا کار کردن آنقدر مقدس است که به خاطر آن باید هر چیزی را فدا کرد؟
ثانیاً: این سؤال از آنجا ناشی میشود که ما تحت تأثیر بمباران تبلیغاتی، خانه داری و تربیت فرزند را کاری بی ارزش و پیش پا اقتاده تلقی می کنیم، وبه آن به چشم حقارت نگاه می کنیم,در حالی که خانه داری و بچه داری نه تنها در اسلام مورد عنایت و توجه خاص قرار گرفته است بلکه امروزه حتی در بسیاری از کشورهای غربی نظیر آلمان و بریتانیا، بخاطر کاهش تدریجی رشد جمعیت، زنان را تشویق به بارداری میکنند و زن شاغلی که حاضر به بارداری گردد، از دو سال مرخصی با حقوق بهره مند می گردد، تا کودکی که از دیدگاه آنها سرمایه ملی محسوب می شود، بتواند در طول این دوسال از حضور فیزیکی و عاطفی مادر استفاده کند، در بریتانیا به این هم بسنده نکرده اند، بلکه چندی پیش در بی بی سی خواندم که قانونی را به تصویب رسانده اند که به موجب آن نه تنها مادر حق دو سال مرخصی دارد بلکه پدر هم حق دارد از شش ماه مرخصی بهره مند گردد تا بدین طریق هم زوجین را به تولید مثل تشویق نمایند و هم کودک از حضور فیزیکی و عاطفی پدر و مادر بی بهره نماند(این را مقایسه کنید با نظام نفقه(خرجی)در اسلام، که چگونه اسلام نیاز مادی زن را نه فقط برای دوسال، بلکه برای تمام عمربیمه نموده است ).
ثالثاً:بفرض اینکه یک خانم تحصیلکرده با مدارک بالای علمی،نخواهد کار کند و یا کاری که شایسته و در خور اوست پیدا نشود، به عقیده اینجانب هر گز زحماتش به هدر نرفته است، زیرا نتیجه این زحمات نه تنها در فرزندانش بلکه در نوع زندگی اش، شیوه ی شوهرداریش و تأثیر بر خویشاوندانش هویدا خواهد شد، آیا به نظر شما فرزندانی که در زیر دست و بال یک مادر تحصیلکرده و با فرهنگ تربیت شوند، مانند فرزندانی هستند که در زیر دست مادری بی سواد تربیت شوند؟ قطعاً چنین نیست؛ چرا که یک مادر تصیلکرده با تربیت صحیح فرزندان خود، چند تحصیلکرده ی مثل خود و یا بهتر ازخود را به جامعه تقدیم خواهد نمود، و به تعبیر قرآن کریم:)کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ( [البقرة : 261] مانند دانه ای که هفت خوشه میرویاند ودر هر خوشه صد دانه است.آیا در این صورت باز هم میگوییم زحمات او به هدر رفته است؟
این نکته هم قابل ذکر است که انگیزه زنان برای اشتغال با هم متفاوت است، بعضی از زنان مانند بسیاری از بیوه زنان و زنان مطلقه و بی سرپرست، بنابر ضرورت و نیاز اقتصادی کار می کنند، بعضی هم مانند بسیاری از پزشکان و معلمان و.. به حکم نیاز جامعه به تخصص آنها، وارد بازار کار می شوند، بعضی هم انگیره شان، کسب درآمد بیشتر و زندگی بهتر و عقب نماندن از همقطاران و دوستان است، گرچه شاید به این درآمد نیاز چندان نداشته باشند، بعضی هم مانند فیمینیسم نماها، انگیزه شان از کار کردن صرفاً نوعی تفنن و سرگرمی است، تا بدین وسیله هم از محیط خانه آزاد شوند، و هم به مردان بفهمانند که ما چیزی از شما کمتر نداریم، و هم درآمدی داشته باشند.
روی سخن در اینجا بیشتر با گروه سوم و چهارم است، در مورد گروه اول و گروه دوم دو راهکار زیر را پیشنهاد می کنم،شاید مؤثر افتد :
1-در مورد گروه اول از آنجا که پرورش نسل و تربیت فرزند خدمتی ملی است، ومادر با تقدیم یک فرزند شایسته به جامعه،نه تنها به شخص خود بلکه به کشور و ملت خدمت می کند، لذا شایسته است دولتمردان ما به زنان خانه دار و بی بضاعتی که نسل پروری می کنند، و از روی ناچاری و تأمین زندگی شرافتمندانه برای خود و خانواده، تن به کار کردن می دهند، به چشم کارمند نگاه کند،و برای آنان مستمری تعیین نماید، تا مجبور نباشند برای تهیه لقمه نانی به بازار کار کشانده شوند، و علاوه بر مشکلات خانه، با مشکلات محیط کار هم دست وپنجه نرم کنند.
2-در مورد گروه دوم گر چه جامعه بشدت به تخصص آنها نیازمند است، ولی لازم است ترتیبی داده شود تا ساعات کاری این خانمها به حداقل ممکن تقلیل داده شود، بدون آنکه از حقوق و مزایای آنان کم گردد، تا اینکه بتوانند میان خدمت به جامعه و پرورش فرزند توازن لازم را ایجاد نمایند، و فرزندانشان فدای کار کردن آنها نشوند.
شاید کسی بگوید این همه ولخرجی برای چه؟
در جواب باید عرض کنم که اولاً: که دولتها در دنیا برای طرحهایی هزینه های کلان اختصاص می دهند که شاید هیچ نفع مستقیم و کوتاه مدت برای مملکت بدنبال نداشته باشد، مانند خرید بی رویه ی انواع و اقسام جنگ افزار های کشنده و سلاحهای مرگبار. در حالی که این طرح اولاً هزینه آن به پای هزینه های نظامی نمی رسد، وثانیاً نفع آن مستقیماً به خود شهروندان بر می گردد، چه نفعی بالاتر از اینکه فرزندان یک مملکت، که ارزشمند ترین سرمایه یک کشورند، با بهره مندی از نعمت مادی و معنوی مادر به تعادل روحی ، عاطفی و روانی دست یابند، و افراد مفیدی برای مملکت خود باشند؟
ثانیاً: بنده عقیده دارم، اگر زنان ما، برای فرزندان خود به معنای کلمه مادری کنند، و نقش خود را در تعلیم وتربیت نسلها، بنحو مطلوب ادا نمایند، کمتر به نیروی کاری زنان در جامعه نیاز خواهیم داشت، و آنوقت زنان مجبور نخواهند بود در رقابت تنگاتنگ اشتغال، عرصه را بر جوانان جویای کار تنگ نمایند، و دیگر ما در جامعه شاهد اینهمه جوان بیکار، و فرزندان محروم از مهر مادری نخواهیم بود.وانگهی در عصر حاضر به برکت وسایل ارتباط جمعی و فناوری اطلاعات، فرصت های شغلی زیادی بویژه از طریق اینترنت برای مردم فراهم شده است، که فرد بدون خروج از منزل، و تنها با مثقالی تجربه و خردلی تلاش و پشتکار و خلاقیت می تواند، پول پارو کند.
متأسفانه در کشور ما علیرغم تعیین روزی به نام روز مادر ، و گرامیداشت این گوهر گرانبها، ولی در عمل به سمت کمرنگ کردن نقش مادر در جامعه مان پیش می رویم، و ای کاش این پدیده یک پدیده خود جوش و برخاسته از نیاز جامعه ما بود، ما راه رفتن دیگران را تقلید می کنیم در حالی که راه رفتن خود را فراموش کرده ایم.
نتیجه گیری: فکر می کنم با این توضیحات به سؤالی که در اول این مقاله خدمتتان مطرح کردم جواب داده باشم، که خلاصه آنرا در پایان عرض میکنم: بنده را اعتقاد بر آنست که نظر به خصوصیات فیزیو لوژیکی و سایکولوژیکی زن، اصل بر این است که زن در خانه باشد، تا رسالت اصلی خود را که انسان سازی است به انجام برساند، خروج او نه اصل است ونه حرام، بلکه استثناء و ضرورت است.
به امید اینکه خداوند به همه ما بینشی دهد تا بتوانیم با آن حق را از باطل تشخیص دهیم
)رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاما( [الفرقان : 74] پروردگار ما ! از همسرانمان و فرزندانمان روشنیچشمی به ما عنایت کن و ما را برای متّقین پیشوا قرار بده.آمین
..: آخرین ارسال ها :..
خلاآآآآآص برحل.........
من هنوز هم بچه م.....
نامه ی جوانی از منطقه ی عسلویه به نماینده ی آن منطقه و جواب آن
گذر عمر
[عناوین آرشیوشده]
کپی برداری از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز میباشد .
All Rights Reserved 2005-2006 © by
o0oo0o.parsiblog.com
This Template Designed By Mohammad Bagheri | power ByParsiBlog
wwWw.Theam.TK -
wWw.TMPfa.TK -
wWw.MyBaran.TK
لینک ثابتنظرات شما ()